نبودپزشک جراح وامکانات درایران همراه بامرگ یک هموطن نیک شهری

#ایران #نیکشهر #‍پزشک  #جراح  #سیستان #بلوچستان

نبودپزشک جراح وامکانات درایران 

 همراه بامرگ یک هموطن نیک شهری

مرگ مرد ۵۰ساله نیکشهری به سبب نبود پزشک جراح و کمبود امکانات خودروی اورژانش بازتاب فراوانی را در سیستان و بلوچستان به راه انداخته است روز یکم شهریورماه بود که علیرضا چاکرزهی سوار بر خودروی سواری اش در ۵کیلومتری محور نیکشهر به چابهار دچار سانحه تصادف شد و به سبب تاخیر در رسیدن ماشین اورژانس، توسط افراد محلی برای حفظ جانش به بیمارستان ۲۲بهمن منتقل شد، این تاخیر، نبود امکانات استاندارد در ماشین اورژانس و نبود پزشک جراح آن هم در مکانی به نام بیمارستان ثانیه های آخرین مرگش را رقم می زد.وقوع این حادثه بیان گر تراژدی تلخی بود، «علیرضا» که تازه پس از ۳۰سال خدمت در آموزش و پرورش، وقت خدمت به خانواده رسیده بود، نمی دانست که دست روزگار و نبود یک پزشک جانش را خواهد گرفت.علی رضا چاکرزهی این پدر چند فرزند روزگاری در فکرش هم خطور نمی کرد که لحظات پایانی عمرش را تو راهروهای بیمارستان و ماشین اورژانس بی اکسیژن باید به انتظار مرگ بنیشیند، درد شکستن استخوان های دنده ها برایش کم نبود که در پی نبود اکسیژن باید نظاره گر بی توجهی ها می بود.

یقین دارم مرگ علیرضا چاکرزهی فریاد مظلومیت را سر خواهد داد

یکی از وابستگان علیرضا چاکرزهی گفت: علی اکبر در ۵کیلومتری محور چابهار به نیکشهر در امتداد ظلمت سیاهی شب، به سبب نقش فنی در چراغ های خطر خودرو خاور روبرویی، با آن ماشین تصادف می کند.عبدالجلیل چاکرزهی به خبرنگار مهر گفت: در پی این حادثه طی تماسی به اورژانس از وقوع این تصادف جرحی اطلاع داده می شود اما پس از گذشت ۲۰دقیقه هیچ خبری از نیروهای امدادی نیست، خانواده مرحوم خودشان را در شهر زودتر از نیروهای امدادی به صحنه رسانده و علی اکبر را به بیمارستان ۲۲بهمن نیکشهر منتقل کردند.وی اظهار داشت: هنگامی که علی رضا به بیمارستان منتقل شد آنان اعلام کردند که تک پزشک جراح این شهرستان ۵۰هزار نفری به مرخصی رفته و ما جراج نداریم، این در حالی بود که مطابق اعلام مسئولان بیمارستان درخواست مرخصی از نخستین روز شهریورماه، در بازه زمانی ۲۷خردادماه ۹۴به معاونت درمان علوم پزشکی ایرانشهر ارسال شده بود و آنان باید نیروی جایگزین را اعزام می کردند.چاکرزهی گفت: با رایزنی طایفه ای و هماهنگی های صورت گرفته، پزشک متخصص زنان و زایمان بالای سر علی اکبر آمد و برخی از اقدام های اولیه را حسب وظیفه انسان دوستی اش برای نجات جانش انجام داد و در نهایت نبود امکانات پزشکی گزینه اعزام به بیمارستان ایرانشهر که حدود ۲۰۰کیلومتر با نیکشهر فاصله دارد مطرح شد.وی تاکید کرد: آمبولانس آمد و این بیمار که دچار خونریزی داخلی، شکستگی دنده ها و آسیب مغزی است را سوار کرد، مطابق استاندارد ها پزشکی برای این چنین بیمارانی باید یک ماشین مجهز به همراه تکنیسین اورژانس برای حفظ جانش آماده شود اما افسوس که بی برنامگی در آن شب موج می زد.عبدالجلیل چاکرزهی که علیرضا شوهر عمه اش می شد، افزود: علی اکبر را همراه یک کمک بهیار قصد اعزام به ایرانشهر را داشتند، آن هم با ماشینی که کپسول اکسیژنش تمام شده بود.وی گفت: علی رغم اعلام اعزام پزشکی، مرکز اورژانس ماشین بدون اکسیژن را به بیمارستان فرستاده بود، این امر سبب شد تا علیرضا تنها با یک آمبو، ۵کیلومتر راه برود تا دوستان در مرکز فوریت ها کپسول اکسیژن را عوض کنند و در نهایت بیمار فوت کرد.