#ايران #بيمارستان #پرستار #شب #زندگي
وضعیت دربیمارستانهای ایران ازیک خبرگزاری
حکومتی ایران به نام مهر، اين نشان مي دهدكه اعتراضات پرستاران دربيمارستانها چقدر واقعي است ونشان
ازفاجعه درمان درايران رابه خوبي ميتوان فهميد.
يک شب زندگي در بيمارستان
يک شب زندگي در بيمارستان/ تصوير مشکلات «همراه» بيمار
يک شب زندگي همراه بيمار در بيمارستان شايد آنقدر اهميت نداشته
باشد اما وقتي بيمارستان از پول من و تو ساخته شده باشد، انتظار داري که خدمات خوبي
به تو بدهند!
ساعت 18 عصر است که به عنوان همراه بيمار وارد يک بيمارستان
تحت پوشش تامين اجتماعي مي شويم. در ورودي بيمارستان برخي خانواده هاي بيماران که از
شهرستان آمده اند سرگردان روي چمن هاي وسط محوطه و نمازخانه نشسته و برخي هم در محلي
30 متري ويژه همراهان بيمار داخل حياط بساط چاي راه انداخته و چشم انتظار ترخيص بيمارشان
هستندبيمارستان در بالاي شهر تهران است. کارگران مشغول کار بودند و مدير مرکز درماني
تصميم گرفته بود نماي داخلي و بيروني بيمارستان را نوسازي کند براي همين انواع مصالح
ساختماني اعم از شن و ماسه و کاشي و سيمان در مسير عبور تا درب اصلي سد راه همراهان
و بيماران بود.
توزيع غذاي سرد در ظروف پلاستيکي!
وارد بخش شده و به عنوان همراه بيمار در بخش اورولوژي اتاق
2 در کنار بيمارمان مستقر مي شويم. ساعت 30:18دقيقه است و خدمه بيمارستان شام را توزيع
مي کنند. بر اساس برنامه غذايي امشب سبزي پلو با ماهي است. غذا سرد و برنج از نوع هندي
در ظروف يکبار مصرف پلاستيکي بدون چاشني خاصي به بيمار تحويل مي شود. برخي بيماران
غذاها را در يخچال، برخي ميل کرده و تعداد زيادي هم ترجيح مي دهند غذا از بيرون تهيه
کنند. يکي از بيماران به نيروي خدماتي گفت: من اسهال دارم و نمي توانم اين غذا را ميل
کنم و ديگري هم اعتراض کرد که وي در پاسخ گفت: اينجا رستوران نيست هميني هست يا بخوريد
يا بريزيد دور!
داخل راهروي اصلي رد خون ديده مي شود که وقتي دنبال مي کنيم
يک بيمار در حين قدم زدن خونريزي کرده و از خود رد بر جاي گذاشته است که بعد از حدود
2 ساعت نيروهاي خدماتي راهرو را نظافت مي کنند.
نحوه انتقال بيمار بعد از عمل
ساعت حدود 19 است و برخي از بيماران در حال استراحت هستند که
يک بيمار تازه عمل شده را وارد بخش مي کنند. چند پرستار با 2 همراه بيمار وارد اتاق
شده و پرستار از بيمار مي خواهد خودش با استفاده از دسته فلزي که بالاي تخت است خود
را روي تخت قرار دهد! بيمار فرياد مي کشد و ساير بيماران بيدار مي شوند. يکي از بيماران
که همراهي ندارد از همراه بيمار ديگري درخواست مي کند تا او را از تخت بلند کند تا
کمي قدم بزند. اينجا بيشتر همراهان نقش پرستاران را ايفا مي کنند.
برخي مهتابي هاي نيمه سوز در اتاق ها يا راهرو چشمک مي زنند
و صداي شير آب در دستشويي و شستن طي شوي ها به گوش مي رسد. در يکي از اتاق ها بيماري
در حال تنظيم تلويزيون 14اينچ رنگي است و سيم آنتن را که به هيچ کجا متصل نيست روي
هوا مي چرخاند تا يک شبکه درست پيدا کند.
ساعت 21 کمي تردد در فضاي بخش ها زياد مي شود. همراهان بيماران
بيشتر شده و برخي بيماران جديد هم در بخش بستري شده اند. صداي بلندگوها براي صدا زدن
پرستاران آنقدر زياد است که بيماران را اذيت مي کند. آرام آرام لامپ راهروها خاموش
مي شود اما اتاق بيماران همچنان روشن است.
وقتي همراه يا بيمار گرسنه مي شود!
چند نفر از همراهان که قصد خريد شام داشتند مي خواستند از بيمارستان
خارج شوند که درب اصلي بخش با زنجير بسته شده بود و گفتند بايد از درب اورژانس خارج
شويد. داخل بيمارستان يک بوفه است که عصرها تعطيل مي شود و همراهان مجبورند براي تهيه
غذا يا خوراکي و ساير مايحتاج براي خود يا بيمار از بيمارستان خارج شوند. منطقه اي
که بيمارستان در آن واقع است به دليل موقعيت جغرافيايي امکان دسترسي آسان به غذا يا
مايحتاج ارزان نيست و گاهي همراه مجبور است براي خريد مثلا يک پرس غذا 50 تا 60 هزار
تومان هزينه کند!
داخل حياط همراهان ديگر بيماران که از راه دور آمده اند مجبورند
در محل سرباز استراحت کنند که پتو يا اثباب خواب در اختيار آنها نيست اما برخي از آنها
با خود رختخواب همراه آورده اند.
نظافت اتاق بيماران 10شب
ساعت 24است و نيروهاي خدماتي با طي شوي وارد اتاق شده و زير
تخت ها را تميز مي کنند. سرو صداي نظافت برخي از بيماران را از خواب بيدار کرده اما
نيروي خدماتي بدون توجه به وضعيت بيماران با صداي بلند با پرستاران يا همکاران خود
شوخي مي کنند. يکي از بيماران نياز به تعويض سوند دارد اما پرستار در بخش نيست و مجبور
است فرياد بزند تا اتاق کثيف نشود.
در ميان سر و صداي بلندگوهاي بخش، نظافت چي ها و گاهي صداي ناله
بيماران تلفن همراه بيماران و همراهان هم آهنگ بيمار آزاري در بخش را تکميل مي کند.
با اينکه ورود خانم ها به بخش مردان ممنوع است اما تا ساعت 23حضور همراهان و ملاقات
کنندگان خانم در بخش مشاهده مي شود.
جايي براي خوابيدن همراه بيمار نيست
ساعت 24و هنوز صداي خنده يا تلفن همراه برخي همراهان بيماران
و حتي پرستاران و به خصوص نيروهاي خدماتي شيفت شب شنيده مي شود. لامپ برخي اتاق ها
خاموش است و چند بيمار هم در راهرو قدم مي زنند. همراهاني که خسته شده و قصد استراحت
دارند جايي براي خوابيدن آنها نيست و مجبورند روي صندلي نشسته بخوابند. برخي هم با
پهن کردم ملحفه روي زمين آلوده خوابيده اند.
ساعت2 بامداد است و
يکي از نيروهاي خدماتي در حال شستشوي طي با صداي بلند آواز مي خواند و برخي بيماران
بيدار شدند. بالش بيماران از جنس فوم بوده براي همين هنگار خوابيدن عرق مي کنند و نمي
توانند به درستي استراحت کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر