۱۳۹۴ شهریور ۲۷, جمعه

پاي صحبت پرستاران زحمتكش من منکر لذت‌بخش بودن اين حرفه نمي‌شوم اما شرايط حاکم، کاري کرده است که اين رشته لذت‌بخش نباشد.





 
#ايران #تهران #پرستار #اتاق #عمل #سخت


پاي صحبت پرستاران زحمتكش
 من منکر لذت‌بخش بودن اين حرفه نمي‌شوم اما شرايط حاکم، کاري کرده است که اين رشته لذت‌بخش نباشد.


صدرا اميري يکي ديگر از پرستارهاي ايران که در بخش اتاق عمل مشغول به فعاليت است، در مورد فرسودگي شغلي اين رشته مي‌گويد: «اينکه پرستار در چه بخشي مشغول به کار باشد بسيار مهم است. درواقع فرسودگي هر پرستار باتوجه به بخش مورد نظر مانند آي سي يو، سي‌سي يو، اتاق عمل يا بخش عمومي متفاوت است و براي هر کدام از آنها يک نوع سبک و سخت کاري در نظر گرفته شده است.
اما نمي‌توان منکر اين قضيه شد که حرفه‌ پرستاري، حرفه‌اي سخت با شيفت‌هاي طولاني‌مدت است. مثلا ما در بخش مراقبت‌هاي ويژه با آن روبرو شده‌ايم. بيمار در بخش آي سي يو بستري بوده و از طريق مانيتورها متوجه نامنظم بودن ضربان قلبش شده‌ايم.
بعد متوجه شديم که حرفه‌اي‌ترين پرستار در کنار بيمار ايستاده است اما باز ضربان قلب نامنظم است. وقتي به سمت بيمار مي‌آييم متوجه مي‌شويم که پرستارما به دليل شيفت‌هاي طولاني و چند جا کار کردن در حالت ايستاده، خوابش برده است. 
کمر درد، ديسک کمر، پا درد، واريس، گردن درد، هموروييد و بواسير از ديگر عوارض جسمي اين شغل است.» وي طبق رتبه‌بندي بين‌المللي بعد از کار در معدن، پرستاري را دومين رشته‌ي سخت و زيان‌آور نام مي‌برد. مجلس شوراي اسلامي نيز در دهه‌ي 80 اين شغل را سخت و زيان‌آور اعلام کرده است.
کشفي از کمبود نيروي پرستار گله دارد و دليل عمده‌ آن را در مسائل مالي، نبود انگيزه، ساعات کار بالا و حضور سخت مي‌داند و معتقد است: «در هر مقطعي از پرستاري اگر 50 نفر فارغ‌التحصيل شوند، 5 نفر آنها فقط جذب رشته‌ خود مي‌شوند. 
من سراغ دارم پرستاراني که وارد بورس شده‌اند يا در شرکت ايران خودرو مشغول کار هستند. دريافتي‌ها بسيار کم است، مبتني بر عملکرد نيست و تمام اين نارضايتي‌ها هم از اين تعرفه آغاز مي‌شود. پرستاري که کارشناسي ارشد دارد، بيمار را جابه‌جا مي‌کند، وي را به سرويس بهداشتي مي‌برد و... با خودش اين فکر را نمي‌کند با اين حقوق کم چرا بايد اين کارها را انجام دهم؟» وي در مورد عوارض‌هاي رواني حرفه‌ پرستاري مي‌گويد: «ما ديگر به مشکلات رواني عادت کرده‌ايم، درست است که با غم بيمار غمگين مي‌شويم و يا با فوتش مدتي ناراحت مي‌شويم.
حتي وقتي دختر 17 ساله‌اي سر زايمان، جانش را از دست مي‌دهد، فکر آن که دختر من هم 17 سال دارد واقعا عذاب‌آور است اما عمده‌ مشکلات پرستاران عوارض جسماني است. بودن در محيط‌هاي آلوده، سر و کله زدن با بيمارهاي ايدزي و هپاتيتي و... تمامي اين موارد بر روي پرستارها اثر دارد. ما پرستاري داشتيم که بيمار به وي نگفته ايدز دارد و پرستار متاسفانه مبتلا به اين بيماري شده، همين‌طور در مورد هپاتيت. متاسفانه هيچگونه حمايتي براي اين دسته موارد پيش‌بيني نشده است. من منکر لذت‌بخش بودن اين حرفه نمي‌شوم اما شرايط حاکم، کاري کرده است که اين رشته لذت‌بخش نباشد.

اينکه خدا مشکل بنده‌هايش را در مهارت دست‌هاي يک فرد ديگر قرار مي‌دهد بسيار لذت‌بخش است 

ولي اي کاش قانوني براي ارتقاء بهره‌وري اين شغل بگذارند و اجازه ندهند اين انگيزه‌ها از بين برود. ما به نيروي پرستار محتاجيم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر