#ايران #اراك #دانشجويان م#ظلوم
دلنوشته دانشجويان
مظلوم پرستاري اراك
اعتراض به آیین نامه تربیت پرستار
بازار تحقیر شدن ها هنوز هم گرم است ! این بار دامان دانشجو
! دانشجویی که تنها سوالش این بود که چرا تربیت کارشناس پرستاری را به بیمارستانها
سپردید !
کاش آقای نخبه ی ما میگفت چه قشری برای پاسخگویی واجد شرایطند
! پرستار بالین که سوال کند ایشان میگویند صدنفر نماینده ی کل نیست ! اعتراض کند میگویند
این ها مشتی صداهای کف خیابانیست ! از تعرفه خواهیش بگوید میگوید آمپول زنی هم تعرفه
میخواهد ؟!!!
و امروز هم دانشجو !
امروز بچه های اراک آمده بودند که حرفشان را به شما بزنند ولی
شما خوب نشان دادید مثل هزار بار دیگر که اصلا اندک چیزی هم برای من حساب نمیشوید
!! کاش میدانستیم چه کسانی برای شما اهمیت دارند ! اولویت چرخیدن سر شما برای چه کسیست
! ما که نه دانشجویمان قابلیت این را دارد و نه بالین !
ما که سرتا پا فاقد اعتباریم ! اگر اعتبار داشتیم که آمپول زن
نبودیم ! فقط شما هستید که درس خوانده اید ! فقط شما هستید که جان بیمار را شفا میدهید
اصلا دستان شما که نه همین صدای شما شفاست !! چون این روزها حرفهایتان بیشتر اثر گذارند
تا دستهایتان !!!
اگر اعتبار داشتیم که حرفمان خریدار داشت ! چطور میشود که رهبر
یک مملکت ما را بیشتر از شمای وزیر قبول دارد !!
"" شما دانشجويان ستارگان درخشانى
هستيد كه آسمان آينده اين كشور را نورباران كرده ايد """
این نص کلام گهربار رهبری بود ! و وقتی مقایسه اش میکنم با کلام
شما !!!
متاسفم برایتان وزیر !
وزارت و صندلی نشینی در صدر ، برای چند روز است ! اینکه اینچنین
ژست خدایی گرفته اید ما را نگران میکند !! نه اینکه نگران عذابهایت باشیم خدای وزارت
نشین ! نگران چشمهایی هستیم که بالاتر از تو خیلی وقت است تو را و حرفهایت و کاراهایت
را میبیند ! او نه حرف میزند نه تحقیر میکند ! نه طعنه میزند و نه ستم پیشه میکند
! آرام میدان به دستت میدهد و یک روز هم خیلی قشنگ از دستت میستاند !
او خیلی وقت است که خداست !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر