#ایران از هیاهو و غوغا سالاری خمینی شهر اصفهان
تا سکوت# نیشابور
هنوز چندی از هیاهوی پرطمطراق و جهت دار رسانه های مختلف اجتماعی و مجازی در حادثه
مبهم خمینی شهر اصفهان نمی گذرد . بخیه نزدن یا کشیدن بخیه به دلیل کم توجهی یا بی
توجهی یک پزشک و یا پرستار غوغایی برپا کرد تا موجی از اعتراضات در سطح ملی بر علیه
پرسنل خدوم و ایثارگر بخش سلامت کشور صورت گیرد . آن قدر این موضوع به صورت گسترده
انعکاس پیدا کرد که وزیر محترم بهداشت غم نامه ای و یا شاید بهتر بگوئیم رنج نامه ای
را نوشت .
حدود یک هفته است که پرستاری فداکار در نیشابور برای نجات جان بیماری ، مخاطرات
حضور بر بالین بیمار مشکوک به آنفلوانزا را پذیرفت . پرستاری که جز عشق خدمت به همنوع
را در سر نداشت و آن چه در توان داشت برای نجات انسانی، به خرج داد و خود به سرنوشت
بیمار خود گرفتار آمد و نهایتاً در شامگاه پنجم دی ماه جان خود را بر سر عهد و میثاق
خود گذاشت .
آن چه در این یک هفته مشهود بود دلسوزی و حساسیت مسئولین وزارت بهداشت برای دلجویی
از خانواده سیدمحمد رضایی ثانی و تسلیت به همکاران پرستار او بود ولی سکوتی ناخوشایند
در رسانه ها که انگار نه انگار عضوی از جامعه سلامت کشور فداکارانه بر سرعهد و میثاق
خویش ایستاد و جان خود را فدا کرد نمکی بود بر زخم جان ما .
هیچ کس از فداکاری این پرستار فیلمی نگرفت ، هیچ قلم به دستی برای جانفشانی او
خطی ننوشت ، هیچ رسانه ای از فرزند خردسال و یتیم سیدمحمد رضایی ثانی تصویری مخابره
نکرد، هیچ رسانه ای پای دل همسر و پدر داغدارش ننشست و هیچ کس به مجموعه وزارت بهداشت
، درمان و آموزش پزشکی تسلیت نگفت جز آنان که به خانواده بهداشت و درمان عشق می ورزند
و بدون هیاهوی رسانه ای به دلجویی و تسلیت خانواده سیدمحمد آمدند و سعی در کاهش آلام
آنان دارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر